موسوی خوئینیها در سراب سیاست-9
بعد از استعفای آیت الله یوسف صانعی از دادستانی کل حضرت امام (ره) طی
حکمی آقای خوئینیها را جایگزین کردند.
امام ره معتقد به مجتهد بودن قاضی و نیز بطریق اولی دادستان کل کشور بعنوان
قاضی القضات بودند ولی آقای خوئینیها اعتقادی به آن نداشت و امام ره نسبت
به سطح علمی ایشان تردید داشتند که در این مقطع آقای منتظری به دادش
رسید و با تأیید منتظری شبهه از امام رفع گردید.
خوئینیها از همان آغاز شمشیر عدالتش را علیه ثروتمندان برکشید و کفه ترازو
را بسود مستضعفان سنگین کرد .
او هر آنچه مربوط به مظاهر ثروتمندی بود ، مخالفت نمود به همین سبب حتی
از ماشین های بنز 450 بوی توطئه حس میکرد و آن را مصداق منکرات می
خواند.(کیهان 7/7/64)
در روزهای آغازین مسئولیت وی زمزمه های بازگشت ثروتمندان فراری شنیده شد.
خوئینیها به سرعت به میدان آمد و در برابر برخی بزرگان جناح راست ، که
ثروتمندان فراری را مالک اموال خود می دانستند موضع گرفت و آنان را به ساده
لوحی متهم کرد.
از نظر او بازگرداندن اموال و «حقی که از شیر مادر هم حلال تر» است به کسانی
که از ترس انقلاب به خارج فرار کرده اند باعث خواهد شد که آنها « جانورهای
» دیگر را نیز خبر کنند.
او به مسئولانی که به گفته خود ساده لوح اند ، سفارش میکرد که از فتوا دادن
علیه « یک مشت آشغال » نترسند و با تصمیم های فراقانونی ، به هر نحو ممکن
جلوی ثروتمندان فراری را بگیرند.
او خطر بازگشت « طاغوتچه ها و آدمهای فاسد درباری » را بیش از شهادت
پیشگامان انقلاب می دانست.
(کیهان ، 30/7/64)
در نگاه بعدی در مورد بدهکاران بانکی صاحب کارخانه و تولید و اشتغال
میگوید:
اما این حرف که میگویید بدهی بانک باعث نمیشود که کارخانه ای را از صاحبش
بگیریم و او می تواند کارخانه را اداره کند و بدهی اشد را بپردازد ، وقتی کارخانه
را به او برگرداندیم از فردا « پنجاه تا بر بی حجاب ها افزوده خواهد شد و بعد
خود شمایی که آن فتوا را داده اید توی سرخودتان میزنید که چرا جلوی بی
حجابی را نمی گیرند....(کیهان 7/7/64)
در هر حال ، او در یک موضع گیری انقلابی حکم میکند که اموال این آدمهای
« فاسق» و «فاجر» اگر چه مالکیتشان « مشروع » و « صد بارهم حلال » باشد
باید به حکم ولایت ، گرفته شود ، چرا که تاکنون کجا بوده ، و در آمریکا و اروپا
چه غلطی می کرد؟ اداره مملکت که با چهار تا...»(کیهان 7/7/64)
تلنگر :
آیا واقعا امروز آقای خوئینها در همان تفکر باقیست؟ الان با چه کسانی هم دم میباشد، هم حزبیهایش و خانواده هایشان با چپاول بیت المال در آمریکا و اروپا چه غلطی میکنند؟
آقای خوئینیها معتقد است:
که برای مبارزه با رقیب نخست باید او را به گوشه رینگ کشاند و با مشت های تبلیغاتی او را چندان زد که از اعتبار ساقط شود در آن صورت ، کنار گذاشتن او از دور رقابت آسان خواهدبود.
او میگوید:
ما چه بسا قبل از برخورد قانونی و متلاشی کردن این قطبهای اقتصادی ، باید برخورد سیاسی با آنها بکنیم ، اول باید به آنها حمله سیاسی بکنیم حمله تبلیغاتی بکنیم و جو سیاسی را علیه این خوانین و سرمایه داران فاسد ، علیه این قطب های اقتصادی بشورانیم اینها را باید اول ار نظر سیاسی در جامعه بی اعتبار کنیم تا بتوانیم بعد از راه قانون و دستگاه قضایی حساب اموالشان را که صرفا مسئله اقتصادی است برسیم.(کیهان 30/1/65)
در نامه نگاری اخیر ایشان به امام المسلمین خامنه ای کبیر آن سیاست کثیف هویداست و هم چنان ادامه دارد .
اما خیال باطلی است که در ذهن پوسیده او و هم پیمانانش جولان میخورد.
والسلام /حقانی- 15/4/99