سیاست عین دیانت

وبلاگ شخصی بهزاد حقانی گلوگاهی

سیاست عین دیانت

وبلاگ شخصی بهزاد حقانی گلوگاهی

در این بلاگ، نظرات، خاطرات و تحلیل های سیاسی و اعتقادی یک مجاهد قبل انقلاب، رزمنده ی بعد انقلاب و انقلابی بعد از بازنشتسگی، منتشر میشود.

۵ مطلب در شهریور ۱۳۹۹ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

موسوی خوئینیها در سراب سیاست-9

 

بعد از استعفای آیت الله یوسف صانعی از دادستانی کل حضرت امام (ره) طی

حکمی آقای خوئینیها را جایگزین کردند.

 

امام ره معتقد به مجتهد بودن قاضی و نیز بطریق اولی دادستان کل کشور بعنوان

قاضی القضات بودند ولی آقای خوئینیها اعتقادی به آن نداشت و امام ره نسبت

به سطح علمی ایشان تردید داشتند که در این مقطع آقای منتظری به دادش

رسید و با تأیید منتظری شبهه از امام رفع گردید.

 

خوئینیها از همان آغاز شمشیر عدالتش را علیه ثروتمندان برکشید و کفه ترازو

 را بسود مستضعفان سنگین کرد .

او هر آنچه مربوط به مظاهر ثروتمندی بود ، مخالفت نمود به همین سبب حتی

از ماشین های بنز 450 بوی توطئه حس میکرد و آن را مصداق منکرات می

خواند.(کیهان 7/7/64)

 

در روزهای آغازین مسئولیت وی زمزمه های بازگشت ثروتمندان فراری شنیده شد.

خوئینیها به سرعت به میدان آمد و در برابر برخی بزرگان جناح راست ، که

ثروتمندان فراری را مالک اموال خود می دانستند موضع گرفت و آنان را به ساده

لوحی متهم کرد.

 

از نظر او بازگرداندن اموال و «حقی که از شیر مادر هم حلال تر» است به کسانی

که از ترس انقلاب به خارج فرار کرده اند باعث خواهد شد که آنها « جانورهای

» دیگر را نیز خبر کنند.

 

او به مسئولانی که به گفته خود ساده لوح اند ، سفارش میکرد  که از فتوا دادن

علیه « یک مشت آشغال » نترسند و با تصمیم های فراقانونی ، به هر نحو ممکن

جلوی ثروتمندان فراری را بگیرند.

 

او خطر بازگشت « طاغوتچه ها و آدمهای فاسد درباری » را بیش از شهادت

پیشگامان انقلاب می دانست.

(کیهان ، 30/7/64)

  در نگاه بعدی در مورد بدهکاران بانکی صاحب کارخانه و تولید و اشتغال

میگوید:

 

اما این حرف که میگویید بدهی بانک باعث نمیشود که کارخانه ای را از صاحبش

بگیریم و او می تواند کارخانه را اداره کند و بدهی اشد را بپردازد ، وقتی کارخانه

را به او برگرداندیم از فردا « پنجاه تا بر بی حجاب ها افزوده خواهد شد و بعد

خود شمایی که آن فتوا را داده اید توی سرخودتان میزنید که چرا جلوی بی

حجابی را نمی گیرند....(کیهان 7/7/64)

 

در هر حال ، او در یک موضع گیری انقلابی حکم میکند که اموال این آدمهای

« فاسق» و «فاجر» اگر چه مالکیتشان « مشروع » و « صد بارهم حلال » باشد

باید به حکم ولایت ، گرفته شود ، چرا که تاکنون کجا بوده ، و در آمریکا و اروپا

چه غلطی می کرد؟ اداره مملکت که با چهار تا...»(کیهان 7/7/64)

 

تلنگر :

آیا واقعا امروز آقای خوئینها در همان تفکر باقیست؟ الان با چه کسانی هم دم میباشد،  هم حزبیهایش و خانواده هایشان با چپاول بیت المال در آمریکا و اروپا چه غلطی میکنند؟

آقای خوئینیها معتقد است:

که برای مبارزه با رقیب نخست باید او را به گوشه رینگ کشاند و با مشت های تبلیغاتی او را چندان زد که از اعتبار ساقط شود در آن صورت ، کنار گذاشتن او از دور رقابت آسان خواهدبود.

او میگوید:

ما چه بسا قبل از برخورد قانونی و متلاشی کردن این قطبهای اقتصادی ، باید برخورد سیاسی با آنها بکنیم ، اول باید به آنها حمله سیاسی بکنیم  حمله تبلیغاتی بکنیم و جو سیاسی را علیه این خوانین و سرمایه داران فاسد ، علیه این قطب های اقتصادی بشورانیم اینها را باید اول ار نظر سیاسی در جامعه بی اعتبار کنیم تا بتوانیم بعد از راه قانون و دستگاه قضایی حساب اموالشان را که صرفا مسئله اقتصادی است برسیم.(کیهان 30/1/65)

 

در نامه نگاری اخیر ایشان به امام المسلمین خامنه ای کبیر آن سیاست کثیف  هویداست و هم چنان ادامه دارد .

اما خیال باطلی است که در ذهن پوسیده او و هم پیمانانش جولان میخورد.   

والسلام /حقانی- 15/4/99

  • بهزاد حقانی
  • ۰
  • ۰

موسوی خوئینیها در سراب سیاست-8

 

« موسوی خوئینیها چهره انقلابی و تندرو که بعد ازامام ره تغییر موضع داد»

 

 ایشان بعد از دریافت حکم امیر الحاجی از طرف حضرت امام ره که بفرموده امام

 ره بخاطر داشتن « بینش خاص سیاسی » بود در مکه معظمه سخنرانی حماسی

 کرد ومبنای سخنرانی اش موضع حضرت امام در باره برگزاری حج ابراهیمی و

 مراسم برائت از مشرکین بود که اولین تظاهرات برهبری ایشان اتفاق افتاد.

 

گوشه ای از سخنرانی:

 

  حج اگر روح عبودیت حق در آن نباشد و عبادت طاغوت باشد ، حج آمریکایی است{...}

 

اگر در حج حقیقتا رمی شیطان کرد ، حج ابراهیمی ، وگرنه حج آمریکایی است.

 

من بعنوان نماینده رهبر میلیونها مسلمان جهان  ، امام خمینی ، وبه دستور

 ایشان می توانم  در همین جا از حجاج بیت الله الحرام حداقل پانصدهزار سرباز

رزمنده به خاطر جنگ با رژیم صهیونیستی بسیج کنم و به پشت دروازه های

فلسطین اشغالی بفرستم.

 

این مواضع سبب شد تا پس از راهپیمایی ، حدود هفتاد تن از حجاج ایرانی از

 جمله : خوئینیها و سید محمد خاتمی (رئیس کمیسیون خارجه مجلس) و آیت

الله جنتی(عضو فقهای شورای نگهبان) دستگیر و از عربستان اخراج شوند.

(منبع : روزنامه کیهان 29/6/61)

ادامه دارد

حقانی 15/4/99

  • بهزاد حقانی
  • ۱
  • ۰

موسوی خوئینیها در سراب سیاست -7

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 

در ادامه شماره های قبل دراین شماره میخواهیم بگوییم :

« خوئینیها از چهره های بسیار تند و انقلابی و استکبار ستیز و ضد سرمایه داری بود . لذا مقایسه مواضع فعلی ایشان و جریان وابسته با گذشته شان قابل توجه می باشد»

 

«« ما با خطرناکترین دشمن رودررو ایستاده ایم ، منفورترین دشمن از نظر ملت

 ایران ، چنان که امام در سال 42و43 فرمودند: رئیس جمهور آمریکا بداند که

 امروز منفورترین انسان روی زمین نزد ملت ایران است{...}

رفتار ما با اینها رفتاربا یک دشمن خطرناک است که کمترین اغماض و چشم

 پوشی و عفو و برادری با آنها نداریم ، زیرا اینها همیشه دشمن ما و دشمن ملت

 مسلمان هستند، ولی

 باید اصول انسانی و اسلامی را در رفتار با دشمن دقیقا رعایت کنیم ، در حالی

 که ما با اینان هرگز کمترین رابطه دوستی و برادری نداریم.

اگر ما با آنها رفتاری انسانی می کنیم ، نه اینکه آنها را انسان می دانیم ، آنها

 درنده هستند ، اما چون خودمان را مسلمان میدانیم، برای حفظ کرامت انسانی

 و اسلامی خود ، رفتاری که به شخصیت اسلامی برنخورد انجام نخواهیم داد{...}

 

ما در همه حرکات نشان خواهیم داد که *آمریکا و مزدوران او را دشمن خود و

ملت مسلمان  می دانسته و میدانیم  و خواهیم دانست*

 

*هرکه در مبارزه با آمریکا تفرقه بیفکند جاسوس آمریکاست و یا بنفع آمریکا تمام می شود.

(منبع نشریه نامه مردم 25/9/58)

 

بعد از افشاگریهایی که براساس اسناد لانه جاسوسی انجام میگرفت طبق گفته خوئینیها مورد تهدید قرار می گرفتند لذا پاسخ قاطع خوئینیها به تهدید کنندگان:

 

«« ما از هیچ تهدیدی نمی هراسیم، لیبرالها و افشاشدگان ، من و دانشجویان را به اتهام اشغال لانه جاسوسی تهدید به محاکمه می کنند،

*نه از محاکمه ترسی داریم ، نه از بازداشت*

(منبع: غائله 14 اسفند1359: ظهور و سقوط ضد انقلاب ص 260)

 

ادامه دارد...

حقانی 15/4/99

  • بهزاد حقانی
  • ۰
  • ۰

بسم الله الرحمن الرحیم

السلام علیک یا اباعبدالله الحسین ع

در مورد عبرتهای حادثه عاشورا هرچه فکر می کنم می بینم یکی از شباهت هایی که میان حرکت مردم کوفه در سال 61 هجری و مردم ایران در انتخابات ریاست جمهوری سال 92و96 اتفاق افتاد این است :

سیاست دوگانه سازی کاذب

1-جنگ و ناامنی و تحریم اقتصادی و زندگی سخت و محرومیتها با داشتن سیاست تداوم استکبار ستیزی و دفاع از آزادگان در سایه اسلام ناب محمدی در تبعیت از ولایت فقیه.

2-تعامل با استکبار جهانی (کنارگذاشتن آرمانهای انقلاب و گفتمان امامین انقلاب و شهداء) و دور شدن از سایه جنگ و گشایش اقتصادی با لغو و رفع تحریمها .(چرخش تؤمان چرخ اقتصاد و سانتریفیوژها).

مردم باید یکی از اینها را انتخاب کنند

مردم کوفه و ایران در داشتن روحیه جنگی و صبوری و استقامت در برابر مشکلات وجه اشتراک داشتند و در ولایت مداری و عشق به اهل بیت ع نیز سرامد بودند و هستند اما در یک غفلت تاریخی بزرگترین ضرر و خسارت را کردند.

مردم کوفه به فرمایش امام علی ع « قبه الاسلام» بودند اما در یک بزنگاه تاریخی خطای راهبردی کردند که موجب کشته شدن امام حسین ع و یاران و اسارت رفتن آل الله شدند در حالی که می رفت با تشکیل حکومت از طرف امام حسین ع  تاریخ اسلام  تغییر می کرد و بار دیگر چهره اسلام ناب محمدی نمایان میشد، اما آن شد که شد.

مردم کوفه بین تهدید و جنگ و ناامنی با شایعه حمله قریب الوقوع لشکر جرار شامیان و از طرفی حذف یارانه سالانه در صورت حمایت از امام حسین ع و امنیت و دور شدن سایه جنگ و توسعه اقتصاد و معیشت و رفاه طلبی مردد ماندند و در نهایت به شرط دوم رأی دادند و حادثه عاشورا را رقم زدند.

در این قطعه تاریخی هم مردم ایران که سابقه استکبارستیزی اش شهره عام و خاص بود و حداقل پرونده روشن دفاع جانانه هشت سال دفاع مقدس و صبر و شکیبایی در مقابل تحریمهای ظالمانه را داشت ، متأسفانه با ترویج سبک زندگی اشرافی و تجملگرایی و رفاه زدگی عمومی در جامعه مخصوصا در سطح مسئولین و خواص و فراهم نمودن بسترهای غارت بیت المال و تبعیض و رانت توسط دزد زاده های آنها ،  زمینه بروز این خطای راهبردی را فراهم کردند و با تبلیغات مسموم تیم انتخاباتی دولت مستقر و پشتیبانان آنان با اعلان شعارهای هنجارشکن ( زیرسوال بردن آرمانهای انقلاب و تغییر جای شهید با جلاد و به تمسخر گرفتن راه طی شده نیروهای انقلابی بعنوان عامل اصلی مشکلات راه پیشرفت و زندگی مرفه و... مردم ایران).

ترساندن مردم از جنگ ، محدود شدن آزادی(ولنگاری و ترویج فساد اخلاقی و فروپاشی بنیان خانواده و حمله به اعتقادات دینی و فرهنگ متعالی ایرانی...) و تحریمهای اقتصادی و انزوای سیاسی جهانی ... که از عمده شعارهای این گروه بوده  مردم را بسوی یک خطای راهبردی سوق دادند وبا جلب رأی مردم بر گرده آنان سوار شدند و آنها را در همه زمینه ها تحت بدترین شرایط قرار دادند. که امروز عموم صاحبان وجدان به آن اذعان می کنند.

اگر مردم به ندای ولی زمانشان که فرمودند :

  • آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند .
  • مسئولین و مردم بجای نگاه به بیرون برای گشایش اقتصادی به استعدادها و امکانات درون توجه کنند.

 

  • مردم اگربه توان و وعده های نیروهای قدرتمند و فداکار مسلح ما اطمینان می کردند که دشمنان هیچ غلطی نمی توانند بکنند.

 

  • اگر مردم می فهمیدند که با روی کار آوردن این گروه ، فضای مجازی افسارگسیخته که از طریق بیگانگان مدیریت میشود با حمایت این دولت به قتلگاه جوانان و فروپاشی خانواده ها منجر شده است و در چارچوب اجرای سند استعماری 2030 اجرایی میشود ، چه خطای راهبردی مرتکب میشوند ، امروز شاهد این همه بدبختی و مصائب همه جانبه نبودیم.

 

اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد و آل محمد و آخر تابع له علی ذالک

 

حقانی- 7/6/99

  • بهزاد حقانی
  • ۰
  • ۰

درمحضر قرآن جلسه- 153

 

موضوع : آیا وقتی مشرک یا کافر از دنیا رفت، مورد مغفرت الهی قرار میگیرد؟

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 

وَ إِذٰا تُتْلىٰ عَلَیْهِمْ آیٰاتُنٰا بَیِّنٰاتٍ قٰالَ اَلَّذِینَ لاٰ یَرْجُونَ لِقٰاءَنَا اِئْتِ بِقُرْآنٍ غَیْرِ هٰذٰا أَوْ بَدِّلْهُ قُلْ مٰا یَکُونُ لِی أَنْ أُبَدِّلَهُ مِنْ تِلْقٰاءِ نَفْسِی إِنْ أَتَّبِعُ إِلاّٰ مٰا یُوحىٰ إِلَیَّ إِنِّی أَخٰافُ إِنْ عَصَیْتُ رَبِّی عَذٰابَ یَوْمٍ عَظِیمٍ

و هنگامی که آیات روشن ما بر آنان خوانده شود، کسانی که دیدار [قیامت] ما [و محاسبه شدن اعمالشان] را امید ندارند، می  گویند: قرآنی غیر این بیاور یا آن را [به آیاتی دیگر که خوش آیند طبع ما باشد] تغییر ده!! بگو: مرا نرسد که آن را از نزد خود تغییر دهم؛ جز آنچه را به من وحی می  شود، پیروی نمی  کنم؛ من اگر پروردگارم را نافرمانی کنم، از عذاب روزی بزرگ می  ترسم.(یونس- 15)

قُلْ لَوْ شٰاءَ اَللّٰهُ مٰا تَلَوْتُهُ عَلَیْکُمْ وَ لاٰ أَدْرٰاکُمْ بِهِ فَقَدْ لَبِثْتُ فِیکُمْ عُمُراً مِنْ قَبْلِهِ أَ فَلاٰ تَعْقِلُونَ

بگو: اگر خدا می  خواست آن را بر شما نمی  خواندم، و او هم شما را به آن آگاه نمی  کرد؛ همانا مدت ها پیش از نزول قرآن در میان شما بودم، [و ادعای پیامبری نداشتم، اکنون صدق پیامبری خود را با این قرآن اثبات می  کنم] آیا نمی  اندیشید؟(یونس-16)

این مبحث نقدی بر آرا و قرائت آقای آقامیری و همفکران ایشان تهیه شده است.

+++++++++++++++++

مَدخل:

 نظرات و آرای آقای آقامیری مرا بیاد تفسیر قرآن «اکبر گودرزی» سرکرده گروه فرقان که طلبه ای 20ساله بوده انداخت، ایشان خود را مفسر قرآن می دانست و برای جبران سرخوردگی خود و انتقام گیری از انقلاب اسلامی آیات قرآن را در جهت اهداف شوم خود برای جذب جوانان ناآگاه و استفاده از احساسات آنها برای ترور بزرگان و شخصیتهای مؤثر انقلاب تفسیر میکرد بگونه ای که در صدر اعلامیه حکم ترور از آیه « وقاتلوا ائمه الکفر»!! استفاده میکرد که اولین ترور شهید سپهبد قرنی و بعد از آن شهید مرتضی مطهری و بعد دکتر مفتح و همچنان ادامه داشت که در نهایت تا دی ماه سال 58 دستگیر و اعدام شدند.

یکی دیگر ازتفسیر به رأی ایشان در مورد وجود« جن » بوده که برای اقناع هواداران ( در مقابل انتقاد کمونیستها) از آن بعنوان « چریک » تعبیر میکرد چون چریک فعالیتهایش پنهانیست پس جن همان چریک در قرآن میباشد.!

 

این افکار و قرائتهای انحرافی از دین و قرآن سابقه تاریخی دارد و امر جدیدی نیست ، مانند اسلام «اموی ، عباسی» در مقابل اسلام « ناب محمدی ، علوی »

 

مثلا عده ای روشنفکر مأبها معتقدند قرآن با زبان بی زبانی فریاد میزند در من تجدید نظر کنید زیرا خیلی از احکام موجود مانند تابلوهای راهنمایی و رانندگی بوده که محل مصرف ندارد و باید عوض شوند و تاریخ گذشته اند!!

 

اما آنچه آقای آقامیری مطرح کرده اند در سه محور هدف گذاری شده است:

1-اسلام دین رحمانیست و رحمت خداوند بر غضبش سبقت دارد لذا نباید در تبلیغ دین از عذاب و آتش جهنم و ... استفاده کرد و مردم را ترساند! تصویری که از آتش جهنم و وجود مکانی بنام جهنم ارائه میشود درست نیست و خدا مکانی بنام جهنم که آتش در آن وجود داشته باشد ندارد و اساسا خداوند انسان را برای عذاب و انداختن در آتش خلق نکرده است!

 

2- انسان با مرگ نمی میرد و تکامل ادامه دارد و میتواند بعد از مرگ هم تغییر کند و خود را با احکام و خواست خدا تطبیق دهد و اهل جهنم نشود و یا از جهنم خارج شود و خلود بمعنی پایان ناپذیری وجود ندارد لذا حتی کافر و مشرک هم بخشیده میشوند!

 

3-هدف از عقوبت خدا تأدیب انسانهاست و برای تأمین دلیل از دعای ابوحمزه ثمالی حضرت امام سجاد ع استفاده میکندکه حضرت ع عرض میکند: «الهی لا تؤدبنی بعقوبتک» 

بنابراین اگر انسان که تکاملش بعد از مردن ادامه دارد میتواند خودش را تأدیب کند و آنچه خدا خواسته بشود بنابراین شامل عقوبت نمی شود!

 

بررسی آراء :

در صدر مبحث ، آیه 15 و 16 سوره یونس میفرماید کفار از پیامبر میخواهند « قرآن دیگری بیاورد! و یا چیزی که آنها میخواهند و باب میلشان میباشد بگوید!!

ولی پیامبر ص میفرماید: من آنچه که پروردگار گفته برایتان میگویم و از جانب خود هیچ اختیاری ندارم و اگر طبق خواست شما عمل کنم عذاب دردناکی در انتظارم خواهد بود..

در واقع این دو آیه پاسخگوی تمامی ادعاهای کذب و انحرافی این آقایان میباشد .

در مورد دعای امام سجاد ع باید عرض شود که این درخواستها در همه دعاها برای دفع عقوبتها و مشکلات در این عالم است و آنچه برای روز قیامت میباشد بخشش است و غفران برای مومنانی که در دنیا گناه و معصیت کرده اند و شامل کفار و منافقین و مشرکین نمیشود مگر اینکه قبل از مردن در این عالم توبه از گذشته خود نموده و ایمان آورند و گذشته خود را جبران نموده و در ادامه صاحب عمل صالح شوند.

اینکه چرا این آقایان این مشی را پیشه گرفتند تا بتوانند برای خود هوادارانی را جذب کنند به این دلیل میباشد که معمولا مردم منافع و التذاذات دنیایی خود را که بر هواهای نفسانی استوار است در تزاحم با دستورات دین و انسانیت مورد نظر خالق یکتا می بینند لذا بدنبال قرائتی ازدین هستند که هم دین باشد و هم با امیال آنها تزاحم نداشته باشد.

بنا براین طرح اینگونه مسائل بازارگرمی خوبی برای جذب مخاطب خواهد بود.

 

بنده برای جلوگیری از اطاله کلام فقط از کلام وحی تعدادی از آیات قرآن را برای رد ادعا و آرای ایشان و دارندگان این نظرات تقدیم مینمایم.

 

الف-رسالت پیامبر ص همراه با بشارت و انذار است ، بیم و امید یا خوف و رجاء

1-(ای پیامبر)ما تورا جز بعنوان بشارت دهنده و انذار کننده نفرستادیم( وما ارسلناک الا مبشرا و نذیرا / فرقان 56)

2-فقد جائکم بشیرٌ و نذیرٌ (پس آن رسول بشارت و بیم دهنده بسوی شما آمد) مائده/ 19

3-انا ارسلناک بالحق بشیرا و نذیرا و لا تُسئل عن اصحاب الجحیم(بقره 119)ای پیامبر ما تورا بحق فرستادیم تا مردم را به نعمت بهشت مژده دهی و از عذاب جهنم بترسانی، و تو (پس از انجام رسالت) مسئول کافران که براه جهنم رفتند نیستی.

در قرآن، 65 بار عنوان « نذیر و نذیرا ، اَنذِر» آمده است و در حالی که عنوان «بشارت و مشتقات آن 57 بار _بشیرا ، مبشر ، بشیر،ابشروا، بشراکم ...» آمده است.

این آمار بیانگر این است که چون بشر میلش بسمت شیطان بیشتر و راحتر میباشد جنبه انذاری بیشتر میباشد و در قرآن صراحتا آمده « اکثرهم لا یعقلون و لا یومنون و اکثرهم یجهلون ...».

 

ب-رحمت خداوند بر غضبش سبقت دارد:

اینکه رحمت خداوند بر غضبش مقدم میباشد طبق آیات متعدد که یک مورد کامل آن ذیلا میآید منوط بر این است که انسان بی ایمان و یا مؤمن گناه کار قبل از مردن توبه حقیقی و پذیرفته داشته باشد و خداوند به انسان فرصت میدهد قبل از عقوبت در این دنیا توبه نموده و به خدا رجوع نماید. واین سبقت به مرحله بعد از مردن انتقال نمی یابد.

در ضمن عذاب  و عقوبت خداوند در این دنیا در واقع از درِ رحمت میباشد تا اینکه بشر بیشتر از این در ورطه سقوط گرفتار نشود و این شامل کسانی میشود که زمینه و آمادگی هدایت را داشته باشند و شامل هرکسی نمیشود که آیات مربوط ذیلا میآید.

 

1-« کَیفَ یَهدی اللهُ قَوما کَفَروا...» (86 تا 91سوره آل عمران )

"" چگونه  خداوند جمعیتی را هدایت می کند که بعد از ایمان و گواهی به حقانیت رسول و آمدن نشانه های روشن برای آنها، کافر شدند؟! و خدا جمعیت ستمکاران را هدایت نخواهد کرد.()کیفر آنها ، اینست که لعن خداوند و فرشتگان و مردم همگی برآنهاست() همواره در این لعن می مانند ، مجازاتشان تخفیف نمی یابد ، وبه آنها مهلت داده نمیشود.() «« مگر کسانی که پس از آن توبه کنند و اصلاح نمایند» زیرا خداوند ، آمرزنده و بخشنده است() کسانیکه پس از ایمان کافر شدند و سپس برکفر خود افزودند ، «« هیچگاه توبه آنان قبول نمی شود»»  و آنها گمراهان (واقعی)اند،() کسانی که کافر شدند و « درحال کفر از دنیا رفتند ، اگر چه روی زمین  پر از طلا باشد و آنرا بعنوان فدیه بپردازند» ، هرگز از هیچ یک آنها قبول نخواهد شد، و برای آنان ، مجازات دردناک است و یاورانی ندارند.

 

2-اِنَّ الَذینَ کفروا وَ ماتوا وَ هُم کُفارٌ اولئک عَلَیهِم لَعنَتُ الله وَالملائکهِ و الناس اجمعین(161بقره) خالدین فیها لایخفف عنهم العذاب و لا هم یُنظرون(162بقره)

کسانی که کافر شدند و در حال کفر از دنیا رفتند لعنت خداوند و فرشتگان و همه مردم برآنها خواهد بود همیشه در آن باقی می مانند ، نه در عذاب آنان تخفیف داده میشود  و نه مهلتی خواهند داشت.

 

3-آیه 115 سوره نساء با همین مضمون میباشد و در آیه145 در مورد منافقین اشاره میکند که آنها در پایین ترین درکات جهنم قرار دارند   و در آیه 146 میفرماید:

مگر آنها که توبه کنند، و جبران و اصلاح نمایند و به خدا چنگ زنند و دین خود را برای خدا خالص کنند ، آنها با مؤمنان خواهند بود!!

 

4-کسانی که کافرشدند  و (مردم را) از راه خدا باز داشتند، در گمراهی دوری گرفتار شده اند(167نساء) کسانیکه کافر شدند و(به خود و دیگران) ستم کردند ، هرگز خدا آنها را نخواهد بخشید ، وآنان را به هیچ راهی هدایت نخواهد کرد، (168نساء) مگر براه دوزخ ، که جاودان در آن خواهند ماند و این کار برای خدا آسان است.(169نساء)

 

ب-بعد از مرگ همه چیز برای ایمان و جبران کفر و معاصی تمام می شود.

 

1-یا ایهاالذین امنوا، اَنفِقوا مِمَّا رَزَقناکُم مِن قَبلِ اَن یَاتِیَ یَومٌ لابَیعٌ فیه و...(254بقره)

ای کسانیکه ایمان آورده اید ، از آنچه به شما روزی داده ایم ، انفاق کنید ، « پیش از آنکه روزی فرا برسد که در آن ، نه خرید و فروشی است و نه دوستی  و نه شفاعتی ، و کافران خود ستمگرند.

 

« پس هر کاری بخواهیم بکنیم فرصت در همین دنیاست و این مصداق بارز " دنیا مزرعه آخرت است" میباشد و جبران مافات به بعد از مرگ امکان ندارد ، لذا اهل

 جهنم جز خواهش و التماس برای رهایی و یا بازگشت به دنیا ندارند ، درواقع اینگونه آیات که درخواست کفار و مشرکین و کل اهل جهنم را بیان میکند اثبات قطعی این اصل میباشد که جبران مافات و تغییر در خود در این دنیاست و در آن عالم هیچگونه تکلیف و تغییروجود ندارد.

 

ج-جهنم و آتش مهیا شده برای اهلش

اینکه بگوییم مکانی بعنوان جهنم وجود ندارد که در آن شعله های آتش زبانه میکشد خلاف نص قرآن است .

اینکه ماهیت این آتش چیست آیات فراوانی وجود دارد  ازجمله اینکه ماهیت آتش سیرت اعمال یا حقیقت گناهان ماست که از پیش در مکانی را که برای ما تعیین میشود از دنیا انتقال میدهیم و بعد از انتقال ما به دنیای عقبی آن آتشها در انتظار ما هستند .

 

1-« یَومَ تَجِدُ کُلُّ نَفسٍ ما عَمِلَت...»(30آل عمران)

"روزی که هرکس ، آنچه را از کار نیک انجام داده ، حاضر می بیند..."

2-« بَل کَذَّبوا بالسَّاعَه....»(11و12و13 و14فرقان)

"بلکه آنان که قیامت را تکذیب کرده اند، و ما برای کسی که قیامت را تکذیب کند، آتشی شعله ور و سوزان فراهم کرده ایم() هنگامی که این آتش آنان را از مکانی دور ببیند ، صدای وحشتناک و خشم آلودش را که با نفس زدن شدید همراه است می شنود() و هنگامی که در جای تنگ و محدودی از آن افکنده شوند در حالی که در غل و زنجیرند ، فریاد واویلای آنان بلند میشود() (به آنان گفته میشود) : امروز یک بار واویلا نگویید ، بلکه بسیار واویلا بگویید!!  ()

3-« اَلَم تَکُن ءایاتی تُتلی علیکم فَکُنتُم بِها تُکَذِّبونَ...» از آیه 105تا 110سوره مؤمنون.

"(به آنها گفته میشود)آیا آیات من برشما خوانده نمی شد ، پس آن را تکذیب میکردید ؟!() می گویند: پرورگارا! بدبختی ما بر ما چیره شد ، و ما قوم گمراهی بودیم () پروردگارا: ما را از این دوزخ بیرون آر، اگر بار دیگر تکرار کردیم قطعا ستگریم() (خداوند) میگوید: « دور شوید در دوزخ و با من سخن نگویید!() (فراموش کرده اید) گروهی از بندگانم میگفتند: پروردگارا :ما ایمان آوردیم، ما را ببخش و برما رحم کن ، وتو بهترین رحم کنندگانی() اما شما آنها را به باد مسخره گرفتید تا شما را از یاد من غافل کردند، و شما به آنان می خندید؟! 

 

ان‌شاءالله مطالبی که ارائه شد صرفا برای ادای تکلیف و روشنگری در مقابل اغوائات شیطانی بوده است و مفید واقع گردد.

در پایان از خداوند میخواهیم که بی‌ایمان نمیریم.

و السلام علیکم و رحمت الله.

در پناه قرآن باشیم، حقانی-7/4/99

  • بهزاد حقانی